<به دشمنانِمان ـ اریک الییز، موریتزیو لاتزاراتو>
نقد اقتصاد سیاسی ناکافی است، زیرا اقتصاد جایگزین جنگ نمیشود بلکه آن را با وسایل دیگر به پیش میبرد؛ وسایلی که ضرورتاً دولت بر آنها کنترل دارد: قانونومقررات پولی و انحصار مشروع بر توسل به زور برای جنگهای داخلی و خارجی. همیشه باید نقد اقتصاد سیاسی، نقد جنگ، و نقد دولت را در کنار یکدیگر بررسی و بیان کرد تا موفق به تولید تبارشناسی کاپیتالیسم و بازسازی [مسیرِ] «توسعهی» آن شویم. انباشت و انحصار مالکیت از سوی سرمایه و انباشت و انحصارِ زور از سوی دولت یکدیگر را تغذیه میکنند. بدون بهکارگیری جنگ در خارج و بدون بهکاربستن جنگ داخلی از سوی دولت و در داخل مرزهایش، تراکم و ازدیاد سرمایه هرگز ممکن نمیشد. و بالعکس: بدون تسخیر و ارزشافزایی ثروت از سوی سرمایه، دولت هرگز نمیتوانست کارکردهای حکومتدارانه، حقوقی و اداری خود را اعمال کند یا نمیتوانست ارتشهایی با قدرتهایی روزافزون را سازمان دهد. مصادرهی ابزارهای تولید و تصرف ابزارهای اعمال زور شرایط شکلگیری سرمایه و تاسیس دولت هستند که موازی با هم توسعه مییابند. پرولتاریاییسازی نظامی دست در دست پرولتاریاییسازی صنعتی به پیش میرود.